Saturday, September 22, 2012

حدس‏ هاي بي‏ سرانجام

وقتي فوتبال مي‏ ديديم عادت داشتم نتيجه‏ ي بازي را برعكس چيزي كه دوست داشتم حدس بزنم. نه در مواردي كه از برد تيم مورد علاقه‏ ام مطمئن بودم. ولي اگر به طور مثال آلمان با انگلستان مسابقه داشت مي‏ گفتم فكر مي‏ كنم انگليس مي‏ برد. علي مي ‏گفت نعل وارونه.
انگار كه خودت را آماده كني براي پذيرش پاياني ناخوشايند. براي مواجه شدن با ترس‏ ها و اتفاق‏ هايي كه دوست نداري. حدس بزني و درست از همان اول آرزو كني اشتباه از آب دربيايد و شادي را گرم و پررنگ مثل خونی که در صورتت می ‏دود حس كني. شادي بازگشت يك نتيجه‏ ي بد به خوب. انگار كه واقعا پيش بيني‏ ات اتفاق افتاده باشد و بعد درست در لحظه‏ اي كه باورش كرده بودي تبديل شده باشد به چيزي كه تو بي آن‏ كه به زبان بياوري لحظه لحظه منتظرش بودي. نعل وارونه و اميد به سرانجام‏ هاي خوب و نعل وارونه حتا براي حدس ‏هاي بي‏ سرانجام.

6 comments:

nazanin said...

چقدر آشنا ست این حس برای من
عالی بود.

Hamed.A said...

جبر روزگار با حرامزادگی چرخ و فلک دست به دست هم که به دهند تازه می شود یک روز معمولی برای فرزند متعاقبا حرامزاده ی حضرت آدم بالاجبار علیه اسلام

nazanin said...

مریم جان پست حکمت کهن رو با پی نوشتش هم یه نگاهی بنداز!!!!

ندای غرب (میثم منیعی) said...

این حس آشنا رو چقدر زیبا بیان کردین.

Maryam said...

ممنونم آقای منیعی عزیز

ندای غرب (میثم منیعی) said...

خواهش می کنم خانم مریم عزیز
ممنونم از محبت و توجه شما.